|
ریزه کاری ها و احتیاط های شگفت آور از مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری نقل شده است که:«حاکم بروجرد روزی به دیدار سیّد مرتضی، پدر علّامة بحر العلوم رفت. به هنگام مراجعت به حیاط خانه که رسید، بحر العلوم را دید. سیّد مرتضی، علّامه را که هنوز کودک بود به حاکم معرفی کرد؛ حاکم ایستاد و اظهار مهربانی زیادی کرد و رفت. بحر العلوم رو به پدرش نموده و عرض کرد: باید مرا از این شهر بیرون بفرستید که می ترسم هلاک شوم! -چرا؟ مگر چه شده است؟ -به این دلیل که از وقتی حاکم اظهار مهربانی کرد، قلبم را مایل به او می بینم و گویا در دلم محبّتی نسبت به او پیدا شده و آن بغض و عداوتی که باید نسبت به حاکم ظالم داشته باشم ندارم. دیگر این جا جای ماندن نیست! و همین امر سبب هجرت علّامه از بروجرد شد.» گردآورنده : مصطفی صاحب الامری [ شنبه 91/2/16 ] [ 8:4 عصر ] [ ]
|
|